سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیای بی وفا

 


نوشته شده در سه شنبه 89/12/17ساعت 2:31 عصر توسط مسافر نظرات ( ) |



دلم تنگ است


پریشان حال و بی تاب می گریم


و قلبم بی امان محتاج مهر توست


نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من


دلم تنگ است و تنهایم


و تنهایی به لب آورده جانم را


پر از امید سبز خواب دیدارم


و می خواهم که نامت را به لوح سینه بنگارم


و نجوایی کنم در دل و گویم تا ابد


من دوستت دارم


دلم تنگ است


دلم اندازه حجم قفس تنگ است


سکوت کوچه لبریز است


صدایم خیس و بارانی است


نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است



نوشته شده در سه شنبه 89/12/17ساعت 2:31 عصر توسط مسافر نظرات ( ) |



نوشته شده در سه شنبه 89/12/17ساعت 2:25 عصر توسط مسافر نظرات ( ) |







نوشته شده در جمعه 89/12/13ساعت 5:27 عصر توسط مسافر نظرات ( ) |


صبرکردن دردناک است و


 



فراموش کردن دردناک تر


 


ولی ازاین دودردناک تر


 


اینست که ندانی باید


 


صبرکنی یا فراموش!


نوشته شده در جمعه 89/12/13ساعت 5:21 عصر توسط مسافر نظرات ( ) |


به چه می خندی تو؟

به مفهوم غم انگیز جدایی؟

به چه چیز؟

به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟

به چه می خندی تو؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟

یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟

به چه می خندی تو؟

به دل ساده من می خندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟

خنده دار است، بخند


نوشته شده در جمعه 89/12/13ساعت 5:18 عصر توسط مسافر نظرات ( ) |




Design By : Pars Skin